معرفی کتاب «فقه مدرسه»

Want create site? Find Free WordPress Themes and plugins.

 

انسان برای بندگی خدا به این دنیا پا می‌گذارد و با کنار رفتن حجاب‌ها از فطرت و شناخت خداوند، تنها او را شایسته‌ی پرستش می‌بیند و در راه بندگی او قدم می‌نهد.[۱] آن‌گاه که به راهنمایی پیامبران و اوصیای ایشان علیهم‌السلام از عذاب‌های جهنّم[۲] و نعمت‌های بهشت[۳] آگاه می‌شود، برای رهایی از آن عذاب و دست‌یابی به این نعمت‌ها، عمل به دستورهای او را پیشه‌ی خود می‌سازد.

ترک محرّمات و عمل به واجبات الهی در تمام عرصه‌های اختیار انسان، در پی معرفت خداوند و اعتقاد به او و به دنبال پذیرش ولایت اهل‌بیت علیهم‌السلام است. پس از معرفت و ولایت، بندگی که هدف خلقت انسان است، با انجام دادن اعمال صالح محقّق می‌شود و میزان کرامت انسان را نزد خداوند تعیین می‌کند.[۴]

از سوی دیگر، حفظ گوهر معرفت خداوند و اولیای الهی با عمل صالح و تقوا حفظ می‌شود و این دو (معرفت و عمل) با هم سعادت اخروی را به دنبال می‌آورد.[۵]

در حوزه‌ی معارف دینی، فقه اهل‌بیت علیهم‌السلام این بخش را رصد می‌نماید و دستورهای الهی را از لابه‌لای کلام خداوند در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم‌السلام برای ما آشکار می‌سازد. فقهی که علمای وارسته‌ی شیعه از عصر حضور ائمّه علیهم‌السلام تا کنون آن را حفظ نموده و به دست ما رسانده‌اند.

فقه (به این معنا) از گذشته تاکنون به‌دلیل موقعیّت‌های خاصّ اجتماعی در تار و پود زندگی جامعه‌ی شیعه تنیده شده و بر تربیت فرزندان نیز تأثیرگذار بوده است.

برای درک نقش فقه در تربیت و فرهنگ شیعه، باید توجّه داشت که در بررسی تاریخ تشیّع، دغدغه‌ی عمل به فقه اهل‌بیت علیهم‌السلام بخشی از هویّت اجتماعی شیعیان بوده است؛ چرا که سنگ بنای فکر شیعی، قبول ولایت الهی اهل‌بیت علیهم‌السلام و مفترض‌الطّاعه دانستن ایشان از جانب خداوند است. این عقیده در طول تاریخ سبب شده شیعیان معارف دین را تنها از طریق اهل‌بیت علیهم‌السلام بگیرند و کسی جز معصومان علیهم‌السلام را لایق و قادر بر تفسیر کتاب و بیان احکام و معارف الهی نشناسند.

شیعه همراه با سایر مسلمانان در جامعه‌ای زندگی می‏کرده که دین و رفتار و قواعد عمل فردی و اجتماعی خود را از مصادر رسمی و وابسته به خلافت می‏گرفته است. به والیان، قاضیان، عالمان و مفسّرانِ منسوب از جانب دستگاه خلافت مراجعه داشته‏اند و در آن مسیر، خلیفه منشأ و هدایت‏کننده‌ی فرهنگ دینی آن‌ها بوده است. در این میان، شیعیان با اعتقاد به مشروعیّت نداشتن نظام خلافت، خود را صرفاً متعهّد به یادگیری از اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌دانستند و این تولّی و تعهّد دینی نسبت به ائمّه علیهم‌السلام، منشأ شکل‌گیری زندگانی اجتماعی خاصّی در میان خود و در تعامل با دیگران شده است. این بافت اجتماعی شیعی با روی‏گردانی از عالمان و مفتیان وابسته به دستگاه خلافت، در تلاش بود تا الگوی زندگی خود را با مرزها و حدود الهی -که ائمّه علیهم‌السلام آن‌ها را تعیین می‌کردند- سازگار سازد و در عین حال از جرگه‌ی ارتباطات بین مسلمانان خارج نشود.

ثمره‌ی ولایت‏مداری شیعیان، شکل‏گیری نوعی شیوه‌ی زندگی با مرزهای رفتاری شیعی بود که البتّه گاه به‌خاطر خفقان موجود، در جامعه‌ی بیرونی نمود نداشت؛ امّا در میان خود شیعیان واضح و آشکار بود. این نوع زندگی با بافت عمومی جامعه که متأثّر از نظام خلافت بود، تمایز و تعامل داشت. برای نمونه شیعیان به‌تدریج آموخته بودند که به‌گونه‏ای خاص وضو بگیرند و نماز را متفاوت بخوانند و بر اساس احکام اهل‌بیت علیهم‌السلام روزه بگیرند؛ در تقسیم ارث از قوانین مرسوم قضات تبعیّت نمی‏کردند و حجّ خود را بر اساس قواعد خاصّ اهل‌بیت علیهم‌السلام برگزار می‏کردند؛ معاملات خود را نیز طبق دستور ایشان تنظیم می‏کردند و خمس مال خویش را روانه‌ی محضر امام علیه‌السلام می‏کردند؛ ازدواج و طلاق را بر اساس دستور ایشان صورت می‏گرفت و دفن اموات خویش را نیز با الگوی مورد نظر امامان علیهم‌السلام انجام می‏دادند. خلاصه آن‌که مجموعه‌ای از رفتارها و شیوه‏های زندگی و عبادات خود را با دستورهای اهل‌بیت علیهم‌السلام و نه نظام خلافت، سامان داده بودند.

توجّه به این نکته‌ی مهم نشان می‏دهد که بسیاری از دستورها و سفارش‏های اهل‌بیت علیهم‌السلام در زندگی شیعیان، هویّت دینی آن‌ها را شکل داده بود و اصل اصیل و بنیادین ولایت الهی اهل‌بیت علیهم‌السلام را در جان آن‌ها نشانده بود. در مجموع، می‏توان تجلّی عملی ولایت را در عمل به فقه اهل‌بیت علیهم‌السلام مشاهده کرد؛ چرا که عمل به فقهِ اهل‌بیت علیهم‌السلام بارزترین پیوند عملی شیعیان با امامان در گذر تاریخ بوده است.

این پیوند مستحکم، شب و روز، در سفر و حضر و در خانه و بازار، همواره شیعیان را از جهاتی شبیه و در مواردی متمایز از دیگران می‏ساخت. بر این اساس، فرهنگ و تربیت شیعی کاملاً با فقه اهل‌بیت علیهم‌السلام آمیخته شد و این امر، سهم فراوانی در شکل‏گیری هویّت تاریخی شیعه و تشابه و تمایز اجتماعی شیعیان از دیگران ایفا کرد.

با این توجّه تاریخی، مناسب است نگاهی به شرایط امروز خود و جامعه‌ی تشیّع بیندازیم. آن‌چه در گذشته‌ انتقال این هویّت رفتاری و عملی را برای شیعه به ارمغان آورد، نهاد خانواده بود که در پیوند با نهاد علم و فقاهت به تربیت نسل بعد شیعه پرداخت و چون تربیت والدین به‌گونه‌ای بود که این هویّت رفتاری در آن‌ها نهادینه گشته بود، ناخودآگاه در راستای شکل‌گیری این هویّت در فرزندان خود قدم می‌نهادند. اکنون گرچه هنوز نقش خانواده در تربیت فرزندان بی‌بدیل است، امّا بی‌گمان در دوران فعلی، گسترده‌ترین و شاید مهم‏ترین نهاد اثرگذار در امر تربیت بعد از خانواده «مدرسه» است.

اکنون نهاد مدرسه رسماً مسئولیّت آموزش نسل بعد را بر عهده داشته و سهم به‌سزایی در تربیت فرزندان شیعی دارد. خانواده گرچه هنوز بنیان و اصالت خود را حفظ کرده، امّا طوفان فتنه‌های آخرالزّمان سلامت آن را نشانه گرفته و در برخی محیط‌های اجتماعی شیعه، چنان بنیان خانواده را سست نموده که سهم مدرسه در تربیت نسل بعد بیش‌تر شده است.

از آن‌چه گذشت می‌توان اهمّیّت موضوع «فقهِ مدرسه» را بهتر شناخت. اگر تعلیم و تربیت، همراه و عجین با فقهِ اهل‌بیت علیهم‌السلام نباشد، از سویی نمی‏تواند رسالت تاریخی خود را ادا کند و نسلی را که تربیتش مورد اهتمام شرع است، آن‌گونه که مورد رضایت اولیای دین باشد، آماده‌ی حضور در جامعه سازد و از سوی دیگر، ممکن است فعّالیّت‌ها و اعمال اولیای مدرسه، معلّمان و دانش‌آموزان ناخواسته در جهت خلاف هدف از حیات که همان بندگی پیشگاه الهی است، قرار گیرد. فراموش نشود که ممکن است هدف از کار در مدرسه بسیار والا و مورد رضایت خداوند متعال باشد؛ امّا دست‌یابی به این هدف تنها زمانی ممکن است که از راه مورد رضای خداوند متعال انجام پذیرد و اگر چنین نباشد، راه‌ها و روش‌های خارج از چارچوب دستورهای شرع، دانش‌آموز و متربّی را از آن هدف مقدس دور می‌سازد.

از این رو مدارسی که دغدغه‌ی تربیت دینی و آموزش علوم نوین را به نسل متدیّن دارند، نمی‏توانند بدون توجّه جدّی و همه‏جانبه به فقهِ اهل‌بیت علیهم‌السلام و درک مناسباتِ فقه و مدرسه در تربیت و آموزش فرزندان شیعه، به سطحی رضایت‏بخش از تربیت دینی و آموزش علوم نوین به نسل متدیّن دست یابند. تجربه نشان داده است در مدارسی که فقیهِ آشنا با امر تعلیم و تربیت، دل‏سوزانه و مدبّرانه در اداره‌ی مدرسه سهیم بوده، نتایج بسیار متفاوتی از جهت کیفیّت رفتار فارغ‌التّحصیلان و مراعات جوانب شرعی در فعّالیّت‌های مدرسه حاصل شده است.

مجموعه‌ی «فقه مدرسه» تلاشی برای پاسخ به این نیاز است که در پرتوی همکاری مشترک و مستمرّ مربّیان دارای تجربه در عرصه‌ی تعلیم و تربیت دینی مدرسه‌ای و برخی از فضلای حوزوی پدید آمده است و هدف آن، جلب توجّه مؤسّسان، مدیران مدارس و مربّیان مراکز آموزشی و تربیتی به اهمّیّت این امر خطیر است. در این نوشتار سعی بر این بوده که با نگاهی کاربردی و بر اساس نیازهای موجود در مدارس، مطالبی در زمینه‌ی «فقه مدرسه» به جامعه‌ی آموزشی و تربیتی عرضه گردد.

 

 

 

 

مجموعه‌ی حاضر شامل پنج گفتار است:

  1. چیستی و ضرورت فقه مدرسه

در این گفتار ابتدا معانی مورد نظر از فقه و فقاهت مدرسه‌ای را روشن ساخته، سپس مراد خویش را از «فقه مدرسه» بیان کرده‌ایم و لزوم شکل‌گیری مباحث میان‌رشته‌ای مرکّب از فقه و مباحث تربیتی و آموزشی را توضیح داده‌ایم. در ادامه به اهمّیّت و ضرورت کار آموزشی و تربیتی در مدرسه پرداخته‌ایم تا هم «اصل فعّالیّت مدرسه‌ای» که یکی از مهم‌ترین مباحث فقه مدرسه است، از نگاه فقه بررسی شده باشد و هم ضرورت فقه مدرسه بیش‌تر وضوح یابد. هم‌چنین در ضمیمه‌ی این گفتار (پیوست ۱) به تفصیل نمونه سؤال‌هایی مطرح شده که نیاز به توجّه فقهی در بخش‌ها و فعّالیّت‌های مختلف مدرسه را آشکار می‌سازد.

  1. موضوع‌شناسی فقهی در مدرسه

گفتار دوم عهده‌دار این است که بر اساس نظام مرسوم طبقه‌بندی موضوعات در فقه، به فضای مدرسه توجّه کند و احکامی را که ذیل این عناوین و موضوعات، در مدرسه و فعّالیّت‌های مدرسه‌ای بیش‌تر مورد ابتلاست، بیان نماید و تا حدّ امکان مثال‌هایی در این‌باره مطرح سازد تا نشان دهد ابواب فقهی بسیاری در محیط مدرسه کاربرد دارد؛ بنابراین لازم است کارشناسان و مدیران مدارس در این زمینه آموزش‌های مناسبی ببینند و مهارت‌های ذهنی بیش‌تری کسب کنند تا بتوانند هر چه بیش‌تر و دقیق‌تر، محیط خود را با حدود شرع مقدّس تطبیق دهند.

  1. تحلیل فقهیِ مسائل مدرسه

در این گفتار، الگو و فرایندی طرّاحی و ارائه شده که با استفاده از آن احکام شرعی مربوط به فعّالیّت‌های مدرسه‌ای از جانب مسئولان مدرسه، دانش‌آموزان و اولیای ایشان به‌درستی دانسته شود. این فرایند از آن جهت از موضوع‌شناسی فقهی جداست که گاهی ضمن بررسی مسائل پیچیده‌ی مدرسه‌ای با تزاحم احکام مواجه می‌شویم و این سبب می‌شود دقّت‌ها و بررسی‌های بیش‌تری از ناحیه‌ی فقهی و نیز از ناحیه‌ی کارشناسی تعلیم و تربیت، برای تشخیص وظیفه‌ی شرعی اعمال شود.

  1. نمونه‌های تحلیل فقهیِ مسائل مدرسه

در این گفتار، برای تسهیل فهم مدل و فرایند تحلیل فقهی، نمونه‌هایی از مسائل مدرسه‌ای مطرح و براساس این الگو، تحلیل و بررسی شده است. تلاش بر این بوده که نمونه‌ها برگرفته از واقعیّت‌های جاری در مدارس و مبتنی بر تجربه‌های عملی باشد.

  1. الگوی اجرایی فقه مسائل مدرسه

در این گفتار، به ابعاد اجرایی پی‌گیری و انجام فرایند ارائه‌شده در گفتار دوم پرداخته‌ایم. روشن است که تحقّق مدلی تحلیلی در یک محیط آموزشی-تربیتی نیازمند سازوکارهایی است که بتوان به آن عمل کرد. بررسی الگوی اجرای این نظام در محیط مدرسه بر اساس تجارب مدارس پیشتاز در این زمینه موضوع گفتار پایانی است.

 

 


[۱]. ذاریات (۵۱): ۵۶: «وَ ماخَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإنْسَ إلّا لِیَعْبُدُونِ.»

[۲]. «…إنَّ أهْوَنَ‏ النّاسِ‏ عَذاباً یَوْمَ الْقیامَهِ لَرَجُلٌ فی ضَحْضاحٍ‏ مِنْ نارٍ، عَلَیْهِ نَعْلانِ مِنْ نارٍ وَ شِراکانِ مِنْ نارٍ یَغْلی مِنْها دِماغُهُ کَما یَغْلی الْمِرْجَلُ. مایَرىٰ أنَّ فِی النّارِ أحَداً أشَدَّ عَذاباً مِنْهُ وَ ما فِی النّارِ أحَدٌ أهْوَنُ عَذاباً مِنْه‏… .» (تفسیر القمی ۲: ۲۵۸)

[۳]. «عَنْ أبی‌بَصیرٍ عَنْ أبی‌عَبْدِاللهِ عَنْ آبائِهِ؟عهم؟ قالَ: قالَ أمیرُالْمُؤْمِنینَ‏؟ع؟: طوبىٰ شَجَرَهٌ فِی الْجَنَّهِ أصْلُها فی دارِ النَّبیِّ؟ص؟ وَ لَیْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ إلّا وَ فی دارِهِ غُصْنٌ‏ مِنْها، لاتَخْطُرُ عَلىٰ قَلْبِهِ شَهْوَهُ شَیْ‏ءٍ إلّا أتاهُ بِهِ ذٰلِکَ الْغُصْنُ. وَ لَوْ أنَّ راکِباً مُجِدّاً سارَ فی ظِلِّها مِائَهَ عامٍ، ماخَرَجَ مِنْها. وَ لَوْ طارَ مِنْ أسْفَلِها غُرابٌ، مابَلَغَ أَعْلاها حَتّىٰ تَسْقُطَ هَرِماً. ألا فَفی هٰذا فَارْغَبوا…‌‌ ‌‌.» (‏بحار الأنوار ۸: ۱۱۷-۱۱۸ به نقل از أمالی: ۲۲۱، ح ۷)

[۴]. حجرات (۴۹): ۱۳: «یا أیُّها النّاسُ إنّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثىٰ‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفوا إنَّ أکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أتْقاکُمْ إنَّ اللهَ عَلیمٌ خَبیر.»

[۵]. مریم (۱۹): ۶۰-۶۳: «إلّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِکَ یَدْخُلونَ الْجَنَّهَ وَ لایُظْلَمونَ شَیْئاً * جَنّاتِ عَدْنٍ الَّتی‏ وَعَدَ الرَّحْمٰنُ عِبادَهُ بِالْغَیْبِ إنَّهُ کانَ وَعْدُهُ مَأْتیّاً * لایَسْمَعونَ فیها لَغْواً إلّا سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فیها بُکْرَهً وَ عَشیّاً * تِلْکَ الْجَنَّهُ الَّتی‏ نورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ کانَ تَقیًّا.»

Did you find apk for android? You can find new Free Android Games and apps.
1 پاسخ

تعقیب

  1. کتاب «فقه مدرسه: الگوی تحلیلی فقهی مسائل مدرسه» به قلم وحید عابد نوشته شد.

    «متن خبر» در سایت پایگاه خبری رب.

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *