نوشته‌ها

درخواست راه حل‌هایی جهت دوری از تجسس مشکل آفرین

 

با توجه به داستان ارائه شده در مجموعه ۴، از شما عزیزان فعال در عرصه تربیت یا فقه می‌خواهیم تا ما را از تجربیات و نظرات خود بهره‌مند کنید:

🔹روشن است که «غیبت» کردن، «تجسس»، تصرف در اموال دیگران بدون اجازه آن‌ها و سوء ظن حرام است.
🔹اما از آن طرف نمی توان نسبت به پیامدهای ضددینی، غیراخلاقی و منافی تربیت موجود در مدرسه بی تفاوت بود و روشن است که  حفظ سلامت مدرسه و نهی از منکر نیز لازم است؛

❓به نظر شما چه راه حلی را در پیش بگیریم تا ضمن رعایت احکام الهی، از پیامدهایی همچون «تجسس» بیش از اندازه و مشکل‌آفرین نیز در امان بمانیم؟

 

 

با ما از طرق زیر در تماس باشید:

فرم تماس با ما
تماس از طریق تلگرام
ارسال ایمیل

 

 

قسمت ۴: کوله پشتی اسرار آمیز

قرار بود چهارشنبه حرکت کنیم و بچه‌ها هم نهایتاً تا یکشنبه رضایت‌نامه ولی‌شون رو بیارند. آخه به هر حال بعد از چند جلسه شورا، مدرسه تصمیم داشت بچه‌ها رو به یک سفر تفریحی ببره.

ادامه مطلب …

غیبت

دو تعریف متفاوت برای «غیبت» بیان شده است:

  1. ذکر عیب مخفی مؤمن در غیاب او.
  2. ذکر عیب مؤمن در غیاب او به‌طوری که اگر بشنود، بدش آید و ناراحت شود.

خود را جای شاگرد خطاکار بگذار!

علامه کرباسچیان:

«از مهم ترین تعالیم اخلاقی، عیب پوشی است. مربی نباید در برخورد با دانش آموز خطاکار، پرده دری کند و آبروی او را ببرد؛ بلکه باید با نرمی و دلسوزی، مشکل او را پیدا کرده، در رفع آن بکوشد. خداوند عالم در قرآن کریم می فرماید:  وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما  (الفرقان ۷۲) «بندگان شایسته ی خدا از برخورد با اعمال ناپسند بزرگوارانه میگذرند»

 مربی باید خود را جای شاگرد خطاکار بگذارد و ببیند چرا او به این خلاف مبتلا شده است و سعی کند که وسیله ی اصلاح او را فراهم آورد. اگر او با بدبینی و عیبجویی به دانش آموز نگاه کند، هرگز نمی تواند مشکل او را درک کنند و راه حل اصلاح او را بیابد و نجاتش دهد. باید شخصیت و حریم بندگان خدا را حفظ کرد. نباید به محض این که از کسی گناهی دیدیم، پرده دری کنیم و ابروی او را ببریم و راه سعادت و کمال را برای همیشه بر او ببندیم؛ بلکه باید عیب دیگران را بپوشانیم و شخصیت انان را محترم شماریم تا به این وسیله ارزش خودشان را بفهمند و توبه کنند.

متأشفانه بعضی معلمان آبروی شاگردان خود را می برند و برای خوش آمد خودشان، شخصیت آنها را خرد می کنند. هر کس با آبروی انسانها بازی کند و شخصیت آنان را خردسازد، خدا را به غضب آورده است و در نتیجه از انسانیت فرسنگ ها دور خواهد شد.

اگر شاگردان ما عیب و گناهی دارند، ما هم به عیب ها و گناهانی مبتلاییم و اگر می خواهیم خداوند عالم از گناهان ما بگذرد و با نظر لطف و رحمت با ما رفتار کند، باید عیب دیگران را نادیده بگیریم و از خطاهایشان بگذریم. آیه ی شریفه می فرماید:

«وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُم‏»

جوانی به مرحوم آقای قوام – که از بزرگان اهل منبر تهران بودکلماتی توهین آمیز گفت. به او گفتند: آقای قوام صاحب مقاماتی است و تو جوانمرگ خواهی شد. وقتی خدمت مرحوم قوام رسید و از گفته های خودش معذرت خواست، ایشان گفتند: کی؟ کجا؟ چی؟ و به طوری این کلمات را ادا کردند که آن جوان خوشحال شد و گفت: الحمدلله ایشان کلمات زشت مرا نشنیده است. آری، بزرگان این طورند.[۱]

 


[۱] وصایای استاد، ص ۶۹ و ۷۰

فرقی بین کنایه و تصریح نیست!

ملا احمد نراقی:

فرقی نیست در حرمت «غیبت»، میان کنایه و تصریح، بلکه بسا باشد که کنایه بدتر باشد. و «غیبت» به کنایه، مثل اینکه گویی: الحمدلله که خدا ما را مبتلا نکرد به همنشینی ظلمه، یا به حب ریاست، یا سعی در تحصیل مال. یا بگویی: نعوذ بالله از بی‌شرمی، یا خدا ما را محافظت کند از بی‌شرمی، و غرض از اینها کنایه به شخصی باشد که مرتکب این اعمال باشد. و بسا که چون خواهد که «غیبت» کسی را کند از راه ریا و تشبه به صلحا ابتدا مدح او را می‌کند و مذمت خود را نیز می‌کند چنانچه می‌گوید: فلان شخص چه بسیار خوب شخصی بود و روزگار او را نیز مثل ما کرد و از دست شیطان خلاصی نیافت. و بعضی از «غیبت» کنندگان هستند که چون می خواهند «غیبت» مسلمانی را کنند از راه نفاق، غم و اندوه خود را بر حال آن شخص اظهار می کنند و حال اینکه در دل خود، هیچ اندوهی ندارند، چنانکه می‌گویند: آه، چه قدر غصه خوردم دلم سوخت به جهت فلان شخص که بی آبرو شد. یا فلان عمل از او سرزد. یا به او اهانت رسید. خدا امر او را به اصلاح آورد. و این منافق اگر دوست او بودی و غم و اندوه او را خوردی پس اظهار حزن و دعا از خباثت باطن اوست و شیطان لعین او را بازیچه خود قرار داده، بر او امر را مشتبه کرده و بر ریش او می خندد و حسنات او را به باد می دهد و او چنان پندارد که خوب می کند. و نمی داند که تیزبینان عالم دانش و بینش، از احوال و اوضاع بیرون او، احوال درونش را درک می نمایند.[۱]

 

 


[۱] ملا احمد نراقی، معراج السعاده، ص۴۶۸

نقد و ارزیابی عیوب

آیا بین نقد و ارزیابی عملکرد یک فرد -‌مثل نحوه‌ی تدریس یک استاد یا عملکرد یک مسئول‌- با «غیبت» کردن از او تفاوت وجود دارد؟

 

هر چه از عیوب مخفی مومن باشد، که او را ناراحت کند، از موارد «غیبت» است..[۱] [۲]

 

 

 


[۱]. بهجت فومنی، استفتائات، ج ۴، ص ۵۶۰‌، س ۶۴۶۷٫

[۲]. لازم به ذکر است برای غیبت دو تعریف وجود دارد در اینجا یکی از آن دو بیان شده است.

جواز غیبت

 


در چه مواردی «غیبت» کردن جایز است؟

 

– متجاهر به فسق، یعنی کسی که آشکارا و علنی گناه می‌کند که «غیبت» کردن از او در همان گناه جایز است؛

– «غیبت» کردن مظلوم از ظالمی که بر او ظلم کرده، نسبت به آن ظلم؛

– در مورد مشورت که اظهار عیب به قصد نصیحت مشورت‌کننده، در حدّی که نصیحت محقّق شود، جایز است؛

– «غیبت» بدعت‌گذار در دین و کسی که موجب گم‌راهی مردم می‌شود؛

– «غیبت» برای اظهار فسق شاهد، یعنی اگر کسی که شهادت می‌دهد فاسق است، «غیبت» او به اظهار فسق او، برای آن‌که به شهادت او حقّی ضایع نشود، جایز است؛

– «غیبت» کردن از شخصی برای دفع ضرر از جان یا عرض یا مال آن شخص؛

– «غیبت» کردن از گناه‌کار به قصد بازداشتن او از آن گناه، در صورتی که به غیر آن بازداشتن او ممکن نباشد.[۱]

 

 


[۱] وحید خراسانی، استفتائات پایگاه اطّلاع‌رسانی، س ۴۹۰٫

غیبت بد تر است از …

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرموده‌اند:

«إیّاکُمْ وَ الْغِیبَهَ؛ فَإنَّ الْغِیبَهَ أَشَدُّ مِنَ الزِّنی. إنَّ الرَّجُلَ یَزْنی [وَ یَتوبُ‏] فَیَتوبُ اللهُ [عَلَیْهِ‏] و إنَّ صاحِبَ الْغِیبَهِ لایُغْفَرُ لَهُ حَتّى یَغْفِرَ لَهُ صاحِبُه.»

کشف الرّیبه، ص ۶

 

از «غیبت» دوری کنید، چرا که عقوبت آن از زنا شدیدتراست[۱]. چه‌بسا شخص آلوده به زنا توبه می‌کند و خدا او را می‌آمرزد، ولی شخص «غیبت‌»کننده تا وقتی «غیبت‌»شونده وی را نبخشد، خداوند او را نمی‌آمرزد.

 


[۱] گفتنی است اشدّ بودن «غیبت» از زنا، از جهتی است، نه از تمام جهات. به‌طور کلّی باید در نظر داشت که در بسیاری از موارد اگر عملی با عمل دیگر مقایسه و سنجیده می‌شود، منظور این است که از جهتی یا برخی جهات خاص، آن عمل شدیدتر یا برتر از دیگری است؛ نه آن‌که همواره از تمامی جهات یکی نسبت به دیگری رجحان یا شدّت دارد. چه‌بسا بی‌توجّهی به این نکته خصوصاً هنگامی که این نوع روایات را برای دانش‌آموزان بیان می‌کنیم، برداشت‌های ناصواب و عواقب سوء تربیتی درپی داشته باشد.

قدم در راه جهنم

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند:

«مَنْ‏ مَشى فی‏ عَیْبِ‏ أَخیهِ‏ وَ کَشْفِ عَوْرَتِهِ، کانَ أوَّلُ خُطْوَهٍ خَطاها وَ وَضَعَها فی جَهَنَّمَ وَ کَشَفَ اللهُ عَوْرَتَهُ عَلَى رُؤوسِ الْخَلائِق‏.»

بحار الأنوار، ج ۷۳، ص ۳۶۷ (به نقل از ثواب الأعمال، ص ۲۸۸)

 

هرکس قدمی در (یافتن) عیب برادر مسلمان خویش بردارد و عیب او را فاش سازد، [یعنی اندک تلاشی برای بر ملا کردن عیب او انجام دهد] اوّلین قدمی که در روز قیامت برمی‌دارد، به سوی جهنّم است و خدا در میان انبوه مردم، عیوب پنهانی او را فاش می‌کند.

مخرّبی سریع برای دین

از امام صادق علیه السلام روایت است که رسول‌خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

«الْغیبَهُ أَسْرَعُ فی دینِ الرَّجُلِ الْمُسْلِمِ مِنَ الْأَکِلَهِ فی جَوْفِه.»

الکافی ۲‏، ص ۳۵۶-۳۵۷، ح ۱

 

اثر «غیبت» در تخریب دین فرد مسلمان از بیماری خوره در بدنش، سریع‌تر و فوری‌تر است.