فقه های مضاف، رویکردها و کارکردها

Want create site? Find Free WordPress Themes and plugins.

چکیده

در حوزه‌ی پژوهش‌های فقهی، آنچه اخیراً زیاد به چشم می‌خورد فقه‌هایی است که با ترکیب‌های اضافی یا وصفی، کلمه‌ای دیگر را به دنبال خود دارند؛ مانند فقه التّربیه، فقه تربیتی، فقه اقتصاد، فقه بانکداری، فقه هسته ای و …
شاید بتوان در میان رویکردهای مختلف در این گونه فقه ها به سه رویکرد اساسی اشاره کرد.

مقدمه
فقه مصطلح یعنی همانی که اکنون در حوزه‌ی علمیه به صورت رسمی تدریس و تدرّس می‌شود و نتایج آن را می‌توان در توضیح المسائل ها یافت، در پی یافتن دستورات الهی با هدف رسیدن به سعادت اخروی (رهایی از عقاب و رسیدن به ثواب) می‌باشد.
این خاستگاه فقه، در میان آموزه های دینی به دنبال راه‌های سلامتی و درمان بیماری‌ها، روش‌های افزایش درآمد، راهکاهای تربیت دینی فرزند، شیوه‌های همسرداری و … نیست.

  1. یافتن آموزه‌هایی غیر از احکام دینی از متون دینی:
    با توجه به مقدمه‌ی فوق، عده ای بر این عقیده اند که میتوان از آموزه های دینی کارکردهایی از قبیل روشهای سلامتی و درمان بیماری و افزایش درآمد، تربیت دینی، همسرداری و … به صورت نظام کامل از متون دینی که به دست ما رسیده است، استنباط و استخراج نمود.
    با این عقیده برخی به سمت و سوی طب اسلامی، نظامهای اقتصادی بر پایه ی آموزه های دینی و … رفته اند. اینگونه دستاوردها را می‌توان به صورت وصفی در کنار لفظ فقه آورد و آنگاه از فقه معنای لغوی آن را در محدوده و رویکردی خاص اراده کرد. مثلا گفته شود «فقه طبی»، «فقه اقتصادی»، «فقه تربیتی» و… . در واقع مراد از این ترکیب آن است که شخص با رویکرد به دست آوردن نظامی خاص در طب، اقتصاد یا تربیت، به متون دینی مراجعه کرده است و با فهم در این راستا، نظام یا بخشی از آموزه‌های مرتبط با آن حیطه را از دین به دست آورده است.
  2. اجتهاد در حوزه ای خاص با توجه به پیچیدگی های آن حوزه:
    در این رویکرد دوم، مراجعه به متون دینی باز به همان غرض فقه اصطلاحی -یعنی سعادت اخروی- است. اما در این‌جا این احساس رخ داده است که اگر با توجه و التفات کافی به موضوعات جدید و مستحدثه به متون دینی مراجعه نماییم، دریافت روشن تری نسبت به حکم این‌گونه موضوعات خواهیم داشت. مثلا در باب تعلیم و تربیت، اگر به راهکارها و روشها و اصول ارائه شده‌ی نوین با توجه به پیچیدگی های متربی -یعنی انسان در سنین مختلف- نظر نماییم و با التفات و توجه به آن به متون دینی مراجعه نماییم، حکم الهی در مورد آن اصول و روشها به دست می‌آید و در غیر این صورت شاید نظر مصاب در بین نباشد.
    شاید بتوان تلاش آقای اعرافی در زمینه ای که «فقه تربیتی» نامیده اند، در همین راستا دانست. اما به نظر می‌رسد همان‌طور که خود ایشان «فقه تربیتی» را ترجمه‌ی «فقه التّربیه» دانسته اند، صحیح تر در عنوان گذاری «فقه تربیت» به صورت ترکیب مضاف و مضاف الیه باشد و نه «فقه تربیتی» به صورت ترکیب وصفی. مراد آن خواهد بود که فقه (به معنای مصطلح آن) در حیطه‌ی مباحث تربیت، بررسی شده است.
  3. روندی برای تقلید در موضوعی خاص با تخصص و پیچیدگی خاص خود:
    در اینجا نیز باز فقه، به معنای اصطلاحی آن به کلمه‌ای دیگر اضافه می‌شود. مدعا در این رویکرد آن است که مجتهد با تسلطی که بر منابع و متون دینی دارد و ملکه ای که برای استنباط به دست آورده است، دیگر لازم نیست با التفات به جزئیات هر علمی دوباره به منابع رجوع نماید، بلکه تمام مشکل آن است که در حیطه های تخصصی مثل اقتصاد نوین، پزشکی جدید، تکنولوژی های روز و … ، موضوعات برای احکام مرتبط ناشناخته است و لازم است در فرآیندی، متخصص این امور موضوع را برای فقیه باز نموده و توضیح دهد، تا فقیه بداند که این موضوع تحت کدامین حکم قرار می‌گیرد.
    اگر گفته شود: «اینجا دیگر چه نیاز به فقیه؟»، خود متخصص و شخصی که در آن حوزه ی تخصصی مشغول است، با آگاهی از احکام دین، در می‌یابد که آن مطلب خاص ذیل کدام حکم قرار می‌گیرد. اما تجربه نشان داده است که بسیاری از همین متخصصین، در تشخیص حکم این مصادیق، خود را مستغنی از فقیه بر نمی‌شمارند و آگاهی و ممارست بیشتری لازم می‌بینند. پس به نظر می‌رسد که تعامل متخصص حوزه‌ی خاص با فقیه، به دو جهت مهم است و عملا برای ما فقه مضاف را با این رویکرد سوم به وجود می‌آورد:
    1. تشخیص احکامی که این موضوع تخصصی را در برمی‌گیرد؛ نمونه اش بحث بیت کوین و پول‌های مجازی، شرکت‌های هرمی و بحث پول‌هایی که به دلال رده نخست می‌رسد و … . در این‌گونه موارد، ابتدا شخص موضوع را کامل برای فقیه باز می‌کند و آنگاه فقیه که با ممارست و آگاهی و التفات با آن مساله روبرو شده است، احکام مرتبط را بیان می‌کند.
    2. در این شناخت‌ها چه بسیار که یک موضوع و مساله ی جدید با احکامی در فقه مرتبط می‌شود، که آن احکام با هم تزاحم داشته و نمی‌توان همه‌ی آن‌ها را مراعات نمود. در اینجاست که فقیه در کنار متخصص، ابتدا به دنبال راه‌کار موضوعی و حل تزاحم به صورت خارجی همت می‌گمارند و سپس در صورت عدم حل موضوعی برای تزاحم، فقیه حکم اهم را بیان می‌کند.
      نمونه‌ی این رویکرد را می‌توان در سایت و کتاب «فقه مدرسه» دید، که شاید به جهت واقعی بودن مسائل و حل آن در شورایی متشکل از فقیه و متخصص تعلیم و تربیت، بسیار کاربردی و عینی طرح بحث نموده باشد.
      در کتاب «فقه مدرسه»، فرآیندی هفت مرحله‌ای برای تعامل حوزه‌ی تعلیم و تربیت در مدارس آموزش و پروش با فقه و فقیه، بیان شده است و حدود هفت مساله‌ی عینی طبق این الگوریتم طرح و بحث شده است.

 

برای مشاهده اصل نوشته و مشارکت در بحث، وارد این لینک شوید …

Did you find apk for android? You can find new Free Android Games and apps.
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *