فرقی بین کنایه و تصریح نیست!
ملا احمد نراقی:
فرقی نیست در حرمت «غیبت»، میان کنایه و تصریح، بلکه بسا باشد که کنایه بدتر باشد. و «غیبت» به کنایه، مثل اینکه گویی: الحمدلله که خدا ما را مبتلا نکرد به همنشینی ظلمه، یا به حب ریاست، یا سعی در تحصیل مال. یا بگویی: نعوذ بالله از بیشرمی، یا خدا ما را محافظت کند از بیشرمی، و غرض از اینها کنایه به شخصی باشد که مرتکب این اعمال باشد. و بسا که چون خواهد که «غیبت» کسی را کند از راه ریا و تشبه به صلحا ابتدا مدح او را میکند و مذمت خود را نیز میکند چنانچه میگوید: فلان شخص چه بسیار خوب شخصی بود و روزگار او را نیز مثل ما کرد و از دست شیطان خلاصی نیافت. و بعضی از «غیبت» کنندگان هستند که چون می خواهند «غیبت» مسلمانی را کنند از راه نفاق، غم و اندوه خود را بر حال آن شخص اظهار می کنند و حال اینکه در دل خود، هیچ اندوهی ندارند، چنانکه میگویند: آه، چه قدر غصه خوردم دلم سوخت به جهت فلان شخص که بی آبرو شد. یا فلان عمل از او سرزد. یا به او اهانت رسید. خدا امر او را به اصلاح آورد. و این منافق اگر دوست او بودی و غم و اندوه او را خوردی پس اظهار حزن و دعا از خباثت باطن اوست و شیطان لعین او را بازیچه خود قرار داده، بر او امر را مشتبه کرده و بر ریش او می خندد و حسنات او را به باد می دهد و او چنان پندارد که خوب می کند. و نمی داند که تیزبینان عالم دانش و بینش، از احوال و اوضاع بیرون او، احوال درونش را درک می نمایند.[۱]
[۱] ملا احمد نراقی، معراج السعاده، ص۴۶۸
دیدگاه خود را ثبت کنید