تقیّد به حق الناس

Want create site? Find Free WordPress Themes and plugins.

علامه کرباسچیان:

می‌گفتیم اگر کسی تکلیف واجبش را ترک کند یا گناهی را مرتکب شود؛ ممکن است خدا او را ببخشاید؛ اما اگر کسی به دیگری ظلم کند و حق او را بگیرد و به او مدیون شود، خدا از او نمی‌گذرد مگر آن که آن شخص از او بگذرد و او را حلال‌کند. قرآن می‌گوید: «وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَه»‏ (زلزال ۸). وقتی آفتاب در اتاقی می‌تابد، چیزهایی در فضا دیده می‌شود که به آن‌ها ذره می‌گویند. در این آیه می‌فرماید: خدا –درمقام حساب- از این ذره هم نمی‌گذرد.

در کلاس می‌گفتیم: شخصی مختصری بدهکار بود. پس از مرگ به خواب پسرش آمد و گفت: در این عالم، به واسطه ی آن بدهی، گرفتارم؛ طلب او را بدهید. بعد از آن که پسرش بدهی او را داد -با آن‌که این خواب را به هیچ کس نگفته بود- پدرش به خواب فرد دیگری آمد و گفت: به پسرم بگو که بدهی ام را دادی؛ من راحت شدم.

در اثر این نوع تربیت، شاگردان نسبت به حق الناس مقیّد می‌شدند و وسایل مدرسه از قبیل میز، نیمکت، تخته‌سیاه و ماشین مدرسه را خراب نمی‌کردند؛ حتی گلی از باغچه‌ی کسی نمی‌کندند؛ جنسی از  مغازه‌ی کسی برنمی‌داشتند؛ بدون اجازه‌ی پدر و مادر سر جیبشان نمی‌رفتند؛ نوبت دیگران را در خرید نان و غیره رعایت می‌کردند؛ اگر پولی گم ‌کرده‌بودند، به پول‌هایی که پیدا شده‌بود- چون شک داشتند که مال خودشان است یا نه- دست نمی‌زدند؛ برای آن که گفته بودیم اگر کسی چیزی را که پیداکرده بردارد، ضامن می‌شود و باید آن را به صاحبش برساند. در نتیجه محیط مدرسه امن و آرام بود و چون کسی مضطرب نبود که مبادا جیبش را بزنند، سر کلاس با آرامش خاطر از درس استفاده می‌کرد.[۱]

 


[۱] وصایای استاد، ص ۱۱۷ و ۱۱۸

Did you find apk for android? You can find new Free Android Games and apps.
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *