پاکدامنی و عفاف

آیت الله سیستانی:

دختران را به پاکدامنی و عفاف سفارش اکید می‌کنم؛ زیرا زن به خاطر ظرافتی که دارد، در برابر پیامدهای ناشی از بی‌توجهی به عفاف آسیب‌پذیرتر است، پس دختران باید مراقب باشند که فریب احساسات پوچ را نخورند و درگیر وابستگی‌های گذرایی نشوند که لذتشان فناپذیر، ولی پیامدهای ناگوارشان جاودان است، و دختران را نشاید که به چیزی جز زندگی پایدار که سعادت و خوشبختی آن‌ها را ضمانت می‌کند، بیندیشند؛ چه برازنده است زنی که با حفظ سنگینی و متانت ظاهر و رفتار خویش، به امر زندگی و کار و تحصیل خود می‌پردازد.

… تشکیل خانواده مایه انس و لذت انسان، و موجب جدّیت در کار است و وقار و احساس مسئولیت را در پی دارد و سبب می‌شود تا انسان همه نیروی خود را برای روز نیازمندی به کار گیرد و او را از بسیاری از امور نامشروع و پست حفظ می‌کند، تا جایی که در روایت آمده است: «هر که ازدواج کند نیمی از دین خود را پاس داشته است» و مهم‌تر از همه این موارد، تشکیل خانواده، سنّتی ضروری است که بیش از دیگر سنت‌ها بر آن تأکید شده و فطرتی است که انسان با آن سرشته شده است و هر که از این سنت روگردان شود به دشواری می‌افتد و به تنبلی و کسالت مبتلا می‌شود.[۱]

 


[۱] وب سایت معظم له: https://www.sistani.org/persian/archive/25268

مبادا وعده توبه شیطان فریبت دهد!

آیت الله سید احمد زنجانی:

حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: «هرکس چشمش را از حرام پر کند، خداوند در روز قیامت، چشم او را از آتش پر میکند، مگر اینکه توبه کند و برگردد؛ و هرکس با زنی که به او حرام است مصافحه کند، برمیگردد به خشم و غضب الهی؛ و هرکس معانقه و دست به گردن زنی که بر او حرام است بیندازد، در زنجیرآتش مقرون می شود با شیطانی که با هم به آتش انداخته می شوند.» مقصود آن است که زن در قرق باشد، مرد نامحرم از نگاه کردن و مصافحه و معانقه کردن با او خودداری کند. اسلام در این بارہ خیلی دقیق  امر به احتیاط و اجتناب کرده همین طوری که در ارتکاب این امور مرد، مورد خشم وعذاب الهی می شود زن هم اگر اطاعت او را بکند، او نیز همانطور به عقوبت مرد گرفتار خواهد بود مگر اینکه توبه و انابه کند. پس اگر خدا کرده کسی به محرم تو نگاه بد و یا با وی مصافحه و معانقه نامشروع بکند، چه قدر از او نفرت میکنی و از او دوری می کنی! حالا خودت نیز با محرم دیگری این گونه معامله کنی، از خودت هم باید بدت آید، تنفر کنی و فوراً توبه باید کنی. و مبادا با وعده توبه، شیطان فریبت دهد؛ با امروز و فردا کارت را بگذراند تا توفیق تویه و انابه هم درنیابی.[۱]

 


[۱] کتاب اربعینیات، ص ۲۸۷

خود را جای شاگرد خطاکار بگذار!

علامه کرباسچیان:

«از مهم ترین تعالیم اخلاقی، عیب پوشی است. مربی نباید در برخورد با دانش آموز خطاکار، پرده دری کند و آبروی او را ببرد؛ بلکه باید با نرمی و دلسوزی، مشکل او را پیدا کرده، در رفع آن بکوشد. خداوند عالم در قرآن کریم می فرماید:  وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما  (الفرقان ۷۲) «بندگان شایسته ی خدا از برخورد با اعمال ناپسند بزرگوارانه میگذرند»

 مربی باید خود را جای شاگرد خطاکار بگذارد و ببیند چرا او به این خلاف مبتلا شده است و سعی کند که وسیله ی اصلاح او را فراهم آورد. اگر او با بدبینی و عیبجویی به دانش آموز نگاه کند، هرگز نمی تواند مشکل او را درک کنند و راه حل اصلاح او را بیابد و نجاتش دهد. باید شخصیت و حریم بندگان خدا را حفظ کرد. نباید به محض این که از کسی گناهی دیدیم، پرده دری کنیم و ابروی او را ببریم و راه سعادت و کمال را برای همیشه بر او ببندیم؛ بلکه باید عیب دیگران را بپوشانیم و شخصیت انان را محترم شماریم تا به این وسیله ارزش خودشان را بفهمند و توبه کنند.

متأشفانه بعضی معلمان آبروی شاگردان خود را می برند و برای خوش آمد خودشان، شخصیت آنها را خرد می کنند. هر کس با آبروی انسانها بازی کند و شخصیت آنان را خردسازد، خدا را به غضب آورده است و در نتیجه از انسانیت فرسنگ ها دور خواهد شد.

اگر شاگردان ما عیب و گناهی دارند، ما هم به عیب ها و گناهانی مبتلاییم و اگر می خواهیم خداوند عالم از گناهان ما بگذرد و با نظر لطف و رحمت با ما رفتار کند، باید عیب دیگران را نادیده بگیریم و از خطاهایشان بگذریم. آیه ی شریفه می فرماید:

«وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُم‏»

جوانی به مرحوم آقای قوام – که از بزرگان اهل منبر تهران بودکلماتی توهین آمیز گفت. به او گفتند: آقای قوام صاحب مقاماتی است و تو جوانمرگ خواهی شد. وقتی خدمت مرحوم قوام رسید و از گفته های خودش معذرت خواست، ایشان گفتند: کی؟ کجا؟ چی؟ و به طوری این کلمات را ادا کردند که آن جوان خوشحال شد و گفت: الحمدلله ایشان کلمات زشت مرا نشنیده است. آری، بزرگان این طورند.[۱]

 


[۱] وصایای استاد، ص ۶۹ و ۷۰

فرقی بین کنایه و تصریح نیست!

ملا احمد نراقی:

فرقی نیست در حرمت «غیبت»، میان کنایه و تصریح، بلکه بسا باشد که کنایه بدتر باشد. و «غیبت» به کنایه، مثل اینکه گویی: الحمدلله که خدا ما را مبتلا نکرد به همنشینی ظلمه، یا به حب ریاست، یا سعی در تحصیل مال. یا بگویی: نعوذ بالله از بی‌شرمی، یا خدا ما را محافظت کند از بی‌شرمی، و غرض از اینها کنایه به شخصی باشد که مرتکب این اعمال باشد. و بسا که چون خواهد که «غیبت» کسی را کند از راه ریا و تشبه به صلحا ابتدا مدح او را می‌کند و مذمت خود را نیز می‌کند چنانچه می‌گوید: فلان شخص چه بسیار خوب شخصی بود و روزگار او را نیز مثل ما کرد و از دست شیطان خلاصی نیافت. و بعضی از «غیبت» کنندگان هستند که چون می خواهند «غیبت» مسلمانی را کنند از راه نفاق، غم و اندوه خود را بر حال آن شخص اظهار می کنند و حال اینکه در دل خود، هیچ اندوهی ندارند، چنانکه می‌گویند: آه، چه قدر غصه خوردم دلم سوخت به جهت فلان شخص که بی آبرو شد. یا فلان عمل از او سرزد. یا به او اهانت رسید. خدا امر او را به اصلاح آورد. و این منافق اگر دوست او بودی و غم و اندوه او را خوردی پس اظهار حزن و دعا از خباثت باطن اوست و شیطان لعین او را بازیچه خود قرار داده، بر او امر را مشتبه کرده و بر ریش او می خندد و حسنات او را به باد می دهد و او چنان پندارد که خوب می کند. و نمی داند که تیزبینان عالم دانش و بینش، از احوال و اوضاع بیرون او، احوال درونش را درک می نمایند.[۱]

 

 


[۱] ملا احمد نراقی، معراج السعاده، ص۴۶۸

دختران و پسران در دانشگاه

 

ارتباط دختر و پسر در دانشگاه تا چه اندازه مجاز و شرعی است؟

 

نگاه به بدن و موی زن نامحرم حرام است و هم‌چنین نگاه به دست او تا مچ و به صورت او اگر به‌قصد لذّت باشد یا اگر ترس وقوع در گناه داشته باشد حرام است و بودن زن و مرد نامحرم در جای خلوت که احتمال ارتکاب معصیت برود حرام است و هم‌چنین ردّ و بدل صحبت‌های آلوده و محرّک شهوت جایز نیست.[۱]

 

 

 


[۱]. وحید خراسانی، مجموعه استفتائات، ص ۳۹۴، س۶۴۸٫ (به استناد منهاج الصالحین، ج۳، ص ۲۹۳، م۱۲۳۲٫)

پسران و دختران خردسال

فردی مدرسه‌ای را برای این‌که دانش‌آموزان کم سنّ و سال، دروس رسمی و دولتی را همراه با علوم دینی فرابگیرند، افتتاح کرده است. آیا اختلاط پسران خردسال و دختران با یقین به این‌که اگر دختران را از رفتن به این مدرسه بازداریم، بهره‌مندی آن‌ها از فوایدِ [تربیت و علوم] دینی از بین می‌رود، جایز است؟

 

اختلاط دو جنس مختلف با توجّه به این‌که نزدیک سنّ بلوغ‌اند، جایز نیست؛ و الله العالم.[۱]

 

 

 


[۱] موسوی خویی، صراط النجاه (محشّی)، ج ۱، ص ۳۳۱‌، س ۹۰۸٫

اختلاط در مدارس

 

اگر انسان بداند که اختلاط حتماً روزی منجر به بروز فعل حرامی توسّط یک دانش‌آموز پسر یا دختر خواهد شد، اگرچه به اندازه‌ی یک نگاه حرام، آیا اختلاط دو جنس در مدارس متوسّطه و راهنمایی جایز است؟

 

در صورت مذکور جایز نیست.[۱]

 

 

 


[۱] حسینی سیستانی، فقه للمغتربین، ص ۲۲۵، س ۳۲۹٫

نقد و ارزیابی عیوب

آیا بین نقد و ارزیابی عملکرد یک فرد -‌مثل نحوه‌ی تدریس یک استاد یا عملکرد یک مسئول‌- با «غیبت» کردن از او تفاوت وجود دارد؟

 

هر چه از عیوب مخفی مومن باشد، که او را ناراحت کند، از موارد «غیبت» است..[۱] [۲]

 

 

 


[۱]. بهجت فومنی، استفتائات، ج ۴، ص ۵۶۰‌، س ۶۴۶۷٫

[۲]. لازم به ذکر است برای غیبت دو تعریف وجود دارد در اینجا یکی از آن دو بیان شده است.

جواز غیبت

 


در چه مواردی «غیبت» کردن جایز است؟

 

– متجاهر به فسق، یعنی کسی که آشکارا و علنی گناه می‌کند که «غیبت» کردن از او در همان گناه جایز است؛

«غیبت» کردن مظلوم از ظالمی که بر او ظلم کرده، نسبت به آن ظلم؛

– در مورد مشورت که اظهار عیب به قصد نصیحت مشورت‌کننده، در حدّی که نصیحت محقّق شود، جایز است؛

«غیبت» بدعت‌گذار در دین و کسی که موجب گم‌راهی مردم می‌شود؛

«غیبت» برای اظهار فسق شاهد، یعنی اگر کسی که شهادت می‌دهد فاسق است، «غیبت» او به اظهار فسق او، برای آن‌که به شهادت او حقّی ضایع نشود، جایز است؛

«غیبت» کردن از شخصی برای دفع ضرر از جان یا عرض یا مال آن شخص؛

«غیبت» کردن از گناه‌کار به قصد بازداشتن او از آن گناه، در صورتی که به غیر آن بازداشتن او ممکن نباشد.[۱]

 

 


[۱] وحید خراسانی، استفتائات پایگاه اطّلاع‌رسانی، س ۴۹۰٫

تیر مسموم شیطان

روایت از حضرت صادق علیه السلام است که می فرماید:

«النَّظَرُ سَهْمٌ‏ مِنْ‏ سِهَامِ‏ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَهٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَهً طَوِیلَهً.»

کافی، ج ۵، ص ۵۵۹

 نظر کردن [به نامحرم] تیری مسموم از تیرهای شیطان است و چه بسیار نگاهی که حسرتی طولانی به جا می‌گذارد.